از نجف آباد تا آمریکای جهانخوار

خاطرات تجربه و زندگی جدید در آمریکا

از نجف آباد تا آمریکای جهانخوار

خاطرات تجربه و زندگی جدید در آمریکا

انواع رویا

امروزه مسلم شده که همه ی افراد بدون شک «خواب» میبینند. به نوعی یک پنجم (22 درصد) از مدت زمان خوابیدن هرکس به خواب دیدن سپری میشه. از نظر علمی معلوم نیست چرا پاره ای از مردم خوابها و رویاهایی رو که دیده اند؛ یادشون نمیاد؟  البته بیشتر افراد هم فقط همون بخش خوابهایی رو که نزدیک بیدارشدنشونه رو به یاد میارند. بمانه که هرچی آدم پیرتر میشه خواب دیدنهاش کمتر میشه ولی داشتم فکر میکردم که آیا کابوسهایی که بچه ها می بینند با بزرگترها از یک نوعه؟ آیا بین رویای زن و مرد تفاوتی وجود داره؟ آیا رویاها تاثیر و قدرتی هم در زندگی بیداری دارند؟ آیا همه ی خوابهامون رو باید همونطوری که می بینیم برداشت کنیم؟ آیا تفسیری رمز وار هم درون رویا هست؟ آیا تعادل روحی افراد در نوع رویا بینی اونها تاثیر داره؟ آیا احساسات درونی و عاطفی بشر مثل خشم و هراس و انتقامجویی درونی اونها در رویابینی تاثیر دارند؟ و خلاصه سوالهای دیگه؟؟؟

هرچه هست میدونم که برخلاف قوانین منطقی شعور آگاه، درکنار هم قرار گرفتن چیزهای متضاد در رویا امکان پذیره. مثلن  یک چیز میتونه در آن واحد هم خودش و هم ضد خودش باشه؛ هم اینجا و هم جای دیگه ای باشه؛ پرنده ای در عین سلامت بال و پر از پریدن عاجز باشه ولی یک شخص بدون داشتن بال و پر به پرواز در بیاد. خلاصه هرکار غیرممکن، شدنی و هر کار شدنی، ناممکن بشند. پس نمیشه اینهمه کیفیتی که ممکنه در رویاهامون وجود داره رو نادیده بگیریم. در اینجا بهتره نگاهی بیندازیم به ریشه ی بعضی از انواع رویاها شاید که پیام بعضی خوابهامون رو بهتر درک کردیم.

یک: رویای کامجو: رویایی که در آن خواستها و هوسهای سرکوفته و نیازهای ناکام افراد ارضاء میشند و یه جورایی وظیفه ی کامجویی درخواب رو برای برقراری تعادل از دست رفته ی روحی ایجاد میکنه.

دو:  رویای گزارشگر: این همان رویای پدیده گو و خبرگزاره که رویدادها و وقایعی که همزمان خوابیدن شخص در حال اتفاقه رو گزارش میده. مثلن تنگی یقه  رو در خواب، طناب دار ببینه و یا صدای چک چک همزمان شیر آب دستشویی رو آبشار ویکتوریای کانادا و نیش حشره رو جراحتی عمیق خنجری در قلب و جیش کردن در بستررو وزیدن نسیم گرمی به همه ی هیکل آدم :)  البته گاهی شده که از طریق تله پاتی و قدرت ذهن برای خوندن اندیشه و رویدادها  از طریق رویاها استفاده شده. مثلن  بعضی خبرهایی مثل وقوع آتش یا سقوط کسی یا مرگ عزیزی رو این رویا همزمان در خواب گزارش میده.

سه: رویای بازگو: رویاییه که دیده ها و شنیده ها و رویدادهای گذشته ی شخص، بازگفته و روایت میشند. به نوعی تاثیرات پس مانده ی روزانه ی ماست که گاهی مربوط به سالها پیش میشند و مثل بازسازی خاطرات در بیداری عمل میکنه.

چهار: رویای پیام گو یا پیامبرانه: رویایی الهام بخشه که پیام و رسالتی رو بر شخص خواب بین ابلاغ میکنه که این پیامها معمولن متافیزیکی و آسمانی هستند. مثلن بسیاری از شاعران و دانشمندان صورت فکر، شعر یا کشف خودشون رو در خواب دریافت داشته اند و در بیداری به اون تحقق بخشیده اند. البته فراموش نشه که این رویا مربوط به همون زمان حال فرده.

پنجم: رویای پیشگو: رویاییه که از پدیده هایی آگاهی بدست میده که شخص هیچ تغییر یا تاثیری در ایجاد اون نداره. مثلن شاعر نیست ولی یه دفعه شعری از ناخودآگاه به اون الهام میشه. همین رویاست که خبر از حادثه ای بزرگ، مرگ کسی یا موفقیت و پیروزی شخصی یا ملتی رو به اون فرد میگه. با فرض اینکه آینده و حوادث اون از قبل معلوم شده و فقط باید زمان و مکان و شرایط اون سپری بشه تا به «آینده» دسترسی پیدا کرد؛ میشه بگی به نوعی مغز بعضی آدمها (نه همه هوشمندان) چنان رشد یافته که مثل کامپیوتر، استعداد محاسبه و درک آینده رو (نه همیشه و فقط در بعضی خوابهاشون) دارند.

شش: رویای کیفرنمون: یا همونی که گاهی بخاطر تنازع درونی در برابر پذیرش و رد یا مقاومت و تسلیم در برابر مسئله ای، بصورت احساس کیفر گناهی برای انسان رویاسازی میکنه و مجازاتی اخلاقی رو در رویا مشاهده و تلقین میکنه.

هفت: رویای پاسخ جو یا مشگل گشا: رویاییه که میان دانشمندان فراوان دیده میشه و مشکل ترین مسائلشون یکباره در رویا حل شده. بعضی ها حتی خود مشکل(مسئله) رو در رویا کشف و سپس راه حلش رو هم پیدا می کنند.

هشت: رویای پالایشگر: رویاییه که وظیفه اش تزکیه و خونه تکونی عاطفی درون انسانه. مثل گریـه ای درخواب که احساس راحتی و نشاط در بیداری رو میاره. این رویا یه جورایی گره گشای مسائل عاطفی اند.

نـُه: کابوس: رویای دلهره زا که ناشی از نگرانی ها و هراسهای فوق العاده ی ذهن انسانه و از اسمش پیداست که در بیداری کاری رو کرده ایم که این دلهره رو با خودمون به خواب میبریم و سبب کابوس دیدن و گهگاه با صدای فریادی، از خواب پریدن رو بدنبال داره. بجز کودکان که مرز واقعیت و خیال رو نمی شناسند، تکرار کابوس در بزرگسالی ناشی از ناراحتی های عصبی و آشفتگی های درونیه که باید به درمان پرداخت.

**** پانوشت: در نوشتن مطلب فوق از کتاب ارزشمند «خط سوم» اثر دکتر صاحب الزمانی درباره ی زندگی و اندیشه ی شمس تبریزی استفاده شده است …. موفق و پیروز باشید …. درود و دو صد بدرود … دوستدار شما: حمید

نظرات 16 + ارسال نظر
مرضیه شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ق.ظ http://marziyehkazemi.blogfa.com/

سلام به شما
اول بگم که خط سوم رو خوندم و حالا یادم اومد که دادم به کسی تا بخونه و دیگه بهم ندادش
من شاید بتونم بگم بیشتر زمان خوابیدنم رو خواب می‌بینمو نمی‌دونم چرا؟ ولی یکی از خواب‌هایی که همیشه و به طور تکراری می‌بینم اینه که توی اتاق خوابم یه حوض کوچیک آبی رنگ هست و ماهی‌ها هی از توش می‌پرن بیرون و می‌افتن رو زمین و من هی اونا برمی‌دارم و می‌ندازم تو آب ولی باز می‌پرن بیرون این موضوع خیلی ناراحتم می‌کنه و تا حالا جوابی هم براش پیدا نکردم

مرضیه خانم گرامی
اول: کتاب رو زنده اش کن که یکی از ارزشمندترین کتابهاییه که خوندم و شمس پرنده(تبریزی) نیز از جمله کسانی بود که کمتر کسی تونست بفهمدش و درکش کنه تا اینکه رسید به مولانا و اونم نذاشتند. پس به این نتیجه رسید که «تنها باش و در میان باش».

دوم اینکه: بیشترین پیامها و درسهایی که انسان باید بیاموزه رو در هنگام خواب و از طریق رویاهاش میآموزه. لذا خوشحال باش و تا میتونی خواب واسه ی خودت و مردم ببین در مورد خوابت(پریدن ماهی از آب) هم خوشحال باش که بالاخره اون ماهی مشکلات زندگی ات رو به آب برمیگردونی ولو شده در عالم خواب ... منظور... احساسم نسبت به این خواب مثبت بود و شما هم روی این موضوع بیشتر حس بگیرید تا ازش رها بشید.

موفق و پیروز باشید و آرامش و تندرستی و دلشادی نصیبان باد ... درود و دو صد بدرود

سپهر شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:45 ب.ظ

سلام حمید خان
تا آنجا که من خبر دارم ، مغز از میلیارد میلیارد نورون تشکیل شده است و این نورون ها از طریق سیناپس ها به هم متصل می شوند و تشکیل شبکه نورونی را می دهند. ورودی یک شبکه می تواند تحریکی یا ممانعتی باشد. ورودی تحریکی فعالیت نورون ها را افزایش می دهد و ورودی ممانعتی فعالیت نورون ها را کاهش می دهد. بر اساس این ساختار مغز، یک زمینه علمی در زمینه مهندسی به نام شبکه های عصبی به وجود آمده است که هدف آن پردازش موازی اطلاعات است. در این رشته از علم سعی بر این است که با وزن دار کردن نورون ها از طریق الگوریتم های آموزشی (همچون هاپفیلد، پیش انتشار خطا، پس انتشار خطا و ...) شبکه ای طراحی شود که به طور خودکار قادر به تصمیم گیری باشد. به عنوان یک نمونه کوچک از کاربر این شبکه ها، تشخیص ژشت صورت (خندان ، اخمو، ترس و....) فرد است. شما مجموعه ای از تصاویر از انواع ژست های افراد گوناگون را در اختیار دارید، برای آموزش شبکه، پیکسل های تصویر ورودی های شبکه اند و خروجی فردی که عکس مربوط به آن است. بعد از آموزش شبکه با تصاویر مختلف، نورون های وزن دار می شوند و قادر است تشخیص دهد که تصویر تستی با ژست متفاوت مربوط به چه فردی می باشد. در واقع مثل کاری که مغز انسان انجام می دهد. انسان از طریق چشم اطلاعات مربوط به چهره یک شخص را در حالت های مختلف در حافظه خود نگه می دارد و قادر است که فرد را با حالت چهره دیگر باز تشخیص دهد. از این رشته از علوم در زمینه های مختلف (از رهگیری موشک و پیش بینی دقیق موقعیت بعدی آن گرفته تا .... طراحی اتومبیل های هوشمند بدون راننده استغاده می شود همه اینها هم پر از فرمول های گوناگون ریاضی است).
حال برگردیم به اصل موضوع که رویا و خواب است، به نظر من وقتی که انسان به خوب فرو می ره به مغز این اجازه رو می دهد که اطلاعاتی که در طی روز جمع آوری کرده به طور منظم طبقه بندی و یک نظم خاصی به نورون ها بدهد و بیو شیمی مغز را متعادل کنه. بعضی وقت ها دیده اید که در خواب اتفاق روز مره را مجسم می کنیم ، من فکر کنم علت این امر همین تنظیم مغز است که اطلاعات غیر مفید را حذف و اطلاعات مفید را طبقه بندی و منظم می کنه. بنابراین تصور من چنین است که خواب دیدن به نوعی منعکس کننده ، انرژی است که مغز در حال تنظیم نورون ها از خود منعکس می کند. در مورد اینکه رویای مرد و زن چگونه است به نظر من به دلیل اختلاف در ساختار بیو شیمی مغز مرد و زن، خواب ها هم متفاوت است ، گاهی متوجه شده اید که خانمی خواب خودش رو تعریف می کنه، تمام جزییات آن از رنگ ها تا ... رو هم به یاد می آورد ولی مردها کلیاتی از مسئله بیشتر به خاطر نمی آورند. علت اینکه با پیر شدن خواب و رویا کم می شه شاید این باشه که از سن 40 سالگی به بعد روند تولید نورون ها در مغز رو به کاهش می دهد. بنابراین این مسئله خیلی مهم است که در بچگی نورون های مغز کودکان بر اساس اطلاعاتی که به انها داده می شود به طرز مناسبی آموزش داده شود و همیشه سعی گردد که بیوشیمی مغز به حالت متعادل تنظیم گردد. به عبارتی تمام مهارت های کودک به طور متعادل تعلیم داده شود، در چنین حالتی مغز توانایی این را پیدا می کند که با در کنار گذاشتن اطلاعات مختلف دریافتی نوعی رابطه با جهان بیرون ایجاد کند و قتی این ارتباط به طور صحیح نتواند ایجاد گردد، ماده ای در بیو شیمی مغز افزایش می یابد که حاصل آن ایجاد اضطراب در کودک است و در هنگام خواب این اضطراب یا همان ماده اضطراب زا در مغز به طور انرژی کابوس گونه مجسم می گردد تا مغز به تعادل اولیه دست یابد.
مطالب بالا صرفا نظر من بود و ممکنه درست نباشه...
رویا هایتان شیرین و خوابتان بی کابوس باد.

سپهر جان
همشهری باسوادم .... چقدر این نظرتون پر از اطلاعات علمی و نابی بود که بیشترش هم پاسخ سوالاتم و بود و باید از این بابت تشکر خاصی داشته باشم.

در مورد نورولوژی یا علم شناخت عکس العمل نورونها کمتر مطالعه ای داشتم و فقط میدونم که که علم روانشناسی جدید، براساس واکنش و عکس العمل پیامهایی که بین نورونها رد و بدل میشه؛ تلاشی دارند تا علم روانشناسی رو بجای «درمان و ریشه یابی بعد از عمل و مشکلات» به شناخت و بالابردن آگاهی و «پیشگیری» از طریق همین شناخت پیامهای نورون ها سوق بدهند.

یه بار دیگه از پاسخهای تفکر برانگیزت تشکر می کنم ... موفق و پیروز باشید و آرامش از آن شما و خانواده ی محترمتان باد.
درود و دو صد بدرود

مجید شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:09 ب.ظ http://www.Diarenoon.ir

سلام بر اقا حمید عزیز
اول که دیدم عنوان پست رو فکر نکردم مال وبلاگ شماست..بعد که روش کلیک کردم..دیدم ااا وبلاگ شما باز شد یهو تغییر موضوع دادین؟

در مورد رویای پیشگو به نظرم قابل تغییر باشه ها یعنی من گاها صحنه ای که دیدم رو تغییر دادم...


شاد و موفق باشید...
پ.ن:راستی لغت دلهرزا توی رویای نهم گویا اشتباه تایپ شده..دی:

مجید جان دلبندم

دروغ چرا هم نوشته های مختلفی دارم و هم موضوعات مختلف و عجیب و غریبی به ذهنم میرسه که فکر می کنم چیزی نیست جز هذیانهای سن پیری. با اینحال شما از بابت این تغییر مواضع بنده، شوک نشید و به گیرنده های خود دست نزنید که اشکال از فرستنده است.

اینو میدونستی که بعضی ها آنچنان به خوابهاشون اهمیت میدند که حد نداره؟ در بخشی از این باور با این تلقین که «خواب و پیامش و تاثیرش»(تقدیر) رو تغییر بدهند به بستر خواب میرند و جدن هم در روحیه ی آدمها تاثیر گذار و نشاط بخشه.

از بابت تذکر اشتباه تایپی تشکر می کنم و در اولین فرصت اصلاحش می کنم ... شاد و تندرست و دلارام باشید ... درود و دو صد بدرود

مصطفی شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ب.ظ

سلام آقا حمید گل

خیلی وقت بود نظری نداده بودم ، البته شاید تقصیر خودتون باشه که کمتر مطلب می نویسید . قبلا ها مطالبتون تنوع بیشتر داشت، تازگی ها بیشتر خاطره بود که البته خوب بود ولی نظرم نمی اومد

اما خواب:

خواب یک مهاجر چجوریه؟

بین خواب های شما در ایران و آمریکا تفاوتی هست؟

مقوله زبان چی؟ خواب رو به زبان انگلیسی می بینی یا زبان فارسی؟ یا با لهجه اصفهونی؟ یخته برامون توضیح بده!


بازهم مثل همیشه موفق و پیروز باشی

مصطفی جان
هر طور که راحتید عمل کنید و همینطور که شما فرمودید بیشتر نوشته های بنده، برانگیزاننده ی خوانندگان برای نظر دادن نیست و راستش عمدن چنین می کنم تا هرکسی در گفتن هرچیزی که دلش میطلبه راحت باشه. و اما پاسخ سوال شما:

خواب مهاجر هم مثل بقیه ی آدمهاست ولی این مهمه که محیط و بخصوص دیده ها و شنیده ها و اطلاعاتی که به مغز آدم سپرده میشه؛ سبب میشه نوع خواب دیدن آدم عوض بشه. خودمن تا مدتها و شاید ماهها فقط خواب داخل ایران رو میدیدم و گاهی مواقع وقتی بیدار میشدم؛ تا لحظاتی گیج بودم که کجا هستم.

نوع زبانی که خواب میبینیم هم بستگی به سن و سال و مقدار زمانیه که در خارج زندگی می کنید. بیشتر خوابهای بنده به فارسیه ولی در عوض دختر چهارساله ام چون زبان انگلیسی براش روانتره و بیشتر روز رو با دوستانش توی مهدکودک به انگلیسی صحبت می کنه؛ بیشتر خوابهای که میبینه و هر ازگاهی با صدای بلند توی خواب حرف میزنه به زبون انگلیسیه.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

شکری شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://www.banknevesht.ir

با سلام . عرض ادب خدمت حمید خان گل گلاب...
همیشه در حال خواب دیدن هستم..حتی اگر برای یه ثانیه چشمام روی هم بره...یه مقدار برای خودم غیر عادی شده..طبق نوشته های این پست باید دسته بندیشون کنم!..شاید یه نتیجه نون و آب داری ازشون گرفتم

شکری جان عزیز
قبل از هرچیزی ببخشید که مدتهاست توفیق حاصل نشده سری به شما و دیگر دوستان بزنم و از بابت حضورتون تشکر می کنم.

تا میتونید خواب واسه ی خودتون و دیگرون ببینید که به این سرعت خوابیدن و خواب دیدن هم نعمته.
موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

saeed یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:57 ب.ظ

حمید میگم الان ونجا زمستونه یا بهاره یا؟؟؟
اینجا دارن گردو میتکونن وبادامم که تموم شد
کاش میشد واست بفرستم
بابا دل بکن بیا اینجا حوصلمون سررفت

سعید جان
شما که اینقدر بی طاقت و کم دل نبودید که .... سال رو صبر کردید؛ ماه و چند سال دیگه رو هم طاقت بیارید ایشاالله خدمتتون میرسم و میریم سراغ گردو و بادو «پرچینه» کردن. و اما سوالت و اینکه:
از یه هفته ی دیگه وارد پاییز میشیم و برعکس این منطقه که تابستان خشک و گرمی رو داشت؛ پاییز داره به سرعت میرسه و برگها شروع کردند به زرد شدن و خلاصه جات خالیه که عجیب صحنه های قشنگی وجود داره.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

derakhshan دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:44 ب.ظ http://derakhshan-z.blogsky.com

سلام.. تازه باهاتون آشنا شدم.. والله من که رویاهام همه تیو زندگی واقعی تعبیر میشه چه رویایه؟؟؟ منو که حسابی کفری کرده! یعنی هرچی میبینم بدون شک تیو زندگی واقعیمم اتفاق میوفته!!!

دوست گرامی
قبل از هرچیزی خدمتتون خوشامد عرض می کنم و امیدوارم که در این مکان به شما خوش بگذره. تشکر از اینکه ردی از اسم و نظرتون بعنوان زینت این مکان به جا گذاشتید.

در مورد تعبییر شدن رویاهاتون و اینکه از بدهاش کفری هستی بد نیست این تمرین رو داشته باشی و هرشب قبل از خواب و در حالیکه توی بستر دراز کشیده ای به خودت تلقین کنی که «میخوابم تا رویاهام رو تغییر و مثبتشون کنم». هرچند که هیچ چیزی در این دنیا بد نیست و مطمئن باشید که همون به ظاهر بدها هم دارای پیام و درسی برای رشد فکری شما بوده.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

زیتون تنها چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:47 ق.ظ

کاش ارسال نظر به صورت خصوصی فعال بود........سلام.

زیتون گرامی
این بازنویسی دوباره ی پاسخ شماست. کامنت خصوصی شما دریافت شد و متاسفم که کار زیادی در این زمینه نمی تونم انجام بدم ... موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود .... آرامش و دلشادی و تندرستی از آن شما.

سپهر پنج‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 06:50 ب.ظ

سلام دوباره
ببخشید دوباره در مورد خواب و رویا نظر می دهم (بعضی وقتی ها خواندن دوباره یک مطلب موجب می شه آدم هزار تا نکته جدید به ذهنش برسه و البته بعضی وقت ها هم آدم بی کاره هی میشینه نظر می ده )
این که انسان بتونه قبل از خواب شرایط روحی خودش رو متعادل کنه خیلی در داشتن خوابی خوب تاثیر داره. یادمه بچه که بودیم از این سریال های خانوادگی خارجکی تو تلویزیون می گذاشتند (اون سریالی بود که عمه هتی وقت شناس داشت)، همیشه بچه ها قبل از خواب به پدر و مادر شون شب بخیر می گفتند. مادر هم به بچه ها می گفت که دعای قبل از خواب یادتون نره. بچه ها هم مثل آداب مسیحی ها دو زانو جلوی تخت خواب می نشستند و دستهاشون رو به هم گره می گردند و از خدا با همون احساسی کودکانه که داشتند تشکر و ... می کردند. یادش بخیر خیلی دلم می خواد اون سریال رو دوباره ببینم، خیلی خاطرات با اون سریال دارم ...
به قول نِناقام (مادر بزرگ) چهار قل رو قبل از خواب بخونید تا از شر جن و پری ... در امان باشید.
شاد باشید

سپهر جان
احساس راحتی داشته باشید و هرچه می خواهد دل تنگتان بفرمایید که اینجا خونه ی شماست.

اشاره ی بجایی در این مورد داشتید و اتفاقن برای یکی دو تا از دوستان گفتم که وقتی توی بستر دراز کشیده اند؛ میتونند با تلقین به خودشون، حتی رویاهایی که دوست دارند رو تعیین کنند و یا رویاهای منفی گذشته رو تغییر بدهند.
دلشاد و آرام باشید

saeed جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:17 ق.ظ http://yeksaeedd.blogfa.com

االان گردو مارکده پوس نکنده میدن دونه ای 150 تووووووووووووووووومن
دهاتی ها هم دیگه....

سعید
گردو دونه ای صد و پنجاه تومن !!!!.... اونوقت یعنی اگه پوک دراومد همه جای آدم باید بسوزه که

یا حق

حسام جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:13 ق.ظ

حمید جان سلام ؛

دوباره دستمان از وبلاگ مریم کوتاه شد.ایشااله بتونم با وبلاگ شما و نوشته هایتان همراه باشم.

حسام عزیز

قبل از هرچیزی خدمت شما خوشامد عرض می کنم و امیدوارم که در این مکان به شما خوش بگذره. از اینکه ردی از اسم و نظرتون بعنوان زینت این مکان بجا گذاشتید؛ کمال تشکر رو دارم.

موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود

وحیده مامان پارسا سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:16 ب.ظ http://dinasour.persianblog.ir/

خوابی که آدم میبینه و سالها بعد تعبییر میشه.مثل رفتن در یک مکان که سالها پیش خواب دیده و یا رخ دادن اتفاقی که ممکنه خواب اون رو در بچگی دیده و در بزرگسالی تعبیر شده جزو کدوم دسته است؟

وحیده خانم گرامی
فکر کنم این رویاها جزو دسته ی «پیشگو» هستند. که البته در اینگونه موارد خلوص روحی عالم بچگی سبب اصلی دیدن چنین رویاهاست.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

وحیده مامان پارسا چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 02:26 ب.ظ http://dinasour.persianblog.ir/

به نظر شما خوابهایی که میبینی و سالها بعد تعبیر میشه.به این معنی نیست که مسیر زندگی آدم از پیش مشخص شده است؟!

وحیده خانم
همینطور که توی متن بصورت گذرا عرض کردم ... با نظر شما موافقم و معتقدم بچه ها و نیز بعضی بزرگترها بخاطر خلوص روحی که دارند؛ یه جورایی مثل کامپیوتر، داده ها رو پردازش می کنند و می تونند آینده رو توی رویاهاشون ببینند.

مجید دوشنبه 10 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:41 ب.ظ http://www.Diarenoon.ir

سلام مجدد بر اقا حمید
وات؟مدم زیادی خیلی چیزها رو جدی میگرن..یعنی میرن بخوابن که بتونن تقدیر عوض کنن..عههه..من تا الان این گونه خوابها رو جدی نگرفتم..ولی گاها وقتی برام پیش میاد چیزی رو میتونم تشخیص بدم قبلا دیدمش تا بشه میزنم تغییرش میدم یا همچین آدمیم من

ولی در کل یاد بازی پرنس او پرشیا دو افتادم..طرف بهش میگت کسی نمیتونم سرنوشتو تغییر بده..یارو گفت من میتون...خلاصه ته بازی زنده میموند طرف..(البته بماند من بازیکن زنده نگش داشتما..) پس میشه تغییر داد ..عجب استدلالی...سقراط کجایی که دارم رو دستت بلند میشم

نیلو یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:22 ب.ظ

سلام
من براتون پیغام داده بودم اما نمی دونم تو کدوم پستتون بودهههههههه
جوابم رو ندادینننننننننن

نیلو خانم
در پستی با عنوان«نتیجه ی گرین کارت 2012» نظرتون رو پاسخ نوشتم. با اینحال کپی اون رو اینجا نیز میذارم:

نیلو خانم گرامی
ضمن عرض خوشامد خدمت شما و با امید به اینکه در این مکان به شما خوش گذشته باشه؛ تا اونجایی که متوجه شدم و میدونم پاسخ سوالاتتون رو عرض می کنم و امیدوارم که کمکی به اطلاع رسانی دقیق داشته باشم.

سوال یک: عکسی که برای ثبت نام اینترنتی و کامپیوتری نیازه؛ عکسیه که دارای شرایط خاصیه ولی به همون شرایط خاص عکس پاسپورتی مشهوره که البته شرط اصلیش اینه که 600 در 600 پیکسل(واحد سلولی کامپیوتری) باشه. بهرحال دوستتون باید اون عکس رو اسکن کنه و چنانچه ابعداش دقیق نیست با استفاده از برنامه هایی مثل فوتوشاپ، ابعادش رو تغییر بده تا بتونه ثبت نام کنه وگرنه کسری چنین مورد به این مهمی سبب عدم ثبت نام کامل در لاتاری و طبیعتن عدم دریافت رسید ثبت نام(کامفرمیشن نامبر) میشه.

سوال دو: داشتن و نداشتن حجاب مهم نیست ولی طبق توضیح بالا، باید شرایط عکس دقیق باشه. مثلن زمینه ی پشت باید سفید باشه. عکس رنگی باشه. نگاه به روبرو به صورتی که گوشها پیدا باشه. سر و گردن، بیش از پنجاه درصد فضای عکس رو دربر بگیره و ... تاریخ عکس هم به اون شکل مهم نیست چرا که وقتی عکستون رو اسکن کنه، تاریخی که در ویژگی های عکستون ثبت میشه، جدیده.

سوال سوم: شما دعا کنید قبول بشید .... بقیه ی مواردش رو میتونید راه حلی پیدا کنید و بهتره نه تنها همه ی امیدتون رو به این قرعه کشی نبندید بلکه بعد از اینکه تلاشتون رو در این زمینه داشتید؛ با پیگیری بقیه ی روال عادی زندگی تون، به این قرعه کشی فقط به چشم یک شانس بنگرید. با این حال بقیه ی نگرانی ها و سوالاتتون رو بذارید ایشاالله پس از قبولی.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

Dilectio سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:47 ق.ظ http://www.dilectio6.blogfa.com

salam, modatiye karam shode serach khaterate ghabuliye lottery digaran!
dar hamin khosus, webloge shoma ro peyda kardam va chand saati sarfe khundanesh shod...
merc az matalebe khub va mofidetun va man ke vaghan lezat bordam, omidvaram hamishe movafagho shad bashid va ma ro ham doa konid be royaye lottery mun beresim

دوست عزیز و گرامی ام
قبل از هرچیزی خدمت شما خوشامد عرض می کنم و با آرزوی اینکه در این مکان به شما خوش گذشته باشه از بابت ثبت ردی از اسم و نظرتون بعنوان زینت این مکان تشکر خاص دارم.

در پاسخ همه ی تشویقهاتون تشکر می کنم و ضمن درخواست التماس دعا امیدوارم به همه ی آرزوهای خوبتون برسید.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد