از نجف آباد تا آمریکای جهانخوار

خاطرات تجربه و زندگی جدید در آمریکا

از نجف آباد تا آمریکای جهانخوار

خاطرات تجربه و زندگی جدید در آمریکا

نام و فامیل در آمریکا !؟

 یکی از مشکلترین تصمیم گیریها برای ایرانیان ساکن آمریکا وقتیه که بچــّه دار میشند و برای انتخاب اسم بچــّه شون موارد گوناگونی رو باید در نظر داشته باشند. از طرفی فرهنگ ایرونی و شاید هم موانع مذهبی و قانونی رو باید در نظر داشته باشند؛ از سویی  اونایی که حساس ترند اسم بچه شون باید با معنی و مسمـّا(مسمّی=دلیل نامگذاری) باشه؛ از جهت دیگه تلفظ اسم برای ایرانیان و  بخصوص خارجی ها راحت باشه؛ و از همه مهمتر اینکه تا اونجایی که  می شه «باکلاس» باشه که از نان شب هم واجب تره. از این موضوع می گذرم و توجه شما را به اطلاعاتی درباره ی اسم و فامیل در آمریکای جهانخوار جلب می کنم.
یکی از مواردی که در ایران وجود نداره؛ نامگذاری فرزند به نام پدر و یا پدر بزرگشون در زمان زنده بودن اونهاست. من که ندونستم این موضوع رو چگونه باید توجیه کرد و آیا منظورشون زنده نگهداشتن اسم پدره یا بیانگر شدّت علاقه ی پدر به فرزند یا  نشانی از خودخواهی ها ؟؟؟ گفتنیه این مورد از بس رایجه برای تشخیص پدر از پسر، بدنبال اسم پسر کلمه ی «جونی یر Junior» به معنی «کوچک یا کوچکیه» رو به کار می برند. البته در مورد دو رئیس جمهور قبلی آمریکا مورد فرق می کنه و «جورج بوش ها» رو به «بوش پدر» و «بوش پسر» بیشتر می شناسند. 


             رئیس جمهوران زنده ی آمریکا: کارتر، کلینتون، بوش پسر، برادر اوباما و بوش پدر


 همانطور که میدونید در آمریکا علاوه بر اسم کوچک، اسم میانه هم رایجه. معمولن(معمولاً) اینگونه اسمها را از یک حرف تنها انتخاب می کنند که مشکل طولانی بودن اسم به چشم نخوره. چیزی که بده اینکه برای ما ایرونیها و بخصوص اونایی که مثل من پسوند فامیلی هم دارند؛ هنگام ترجمه ی اسم و فامیل بصورت انگلیسی، مشکلات بسیاری ایجاد می شه. مثلن من هرچی زور می زنم که بگم بابا !!! «نجف آبادی» پسوند نام شهر زادگاهمه نه فامیل اصلی ام (یا اسم وسطم) این زبون نفهما حالیشون نمیشه که نمیشه. معتقدند اگه بخشی از فامیلمه چرا با فاصله نوشته میشه؟  همیشه به خودم می گم کاشکی قبل از گرفتن پاسپورت و ترجمه ی مدارکمون هرچی می تونستم اسم و فامیلم رو  کوچکتر می کردم که وجود پیشوند «عبدالـ + حمید» باعث نشه که فکر کنند من عربم . ولی گاهی مواقع  بعضی از این آمریکاییها از عربها، عرب ترند.


 برگردیم سراغ موضوع و اینکه اگه توی آمریکای جهانخوار فامیلهایی دیدید که از یک یا دو حرف تشکیل شده مثل:«Q» و …؟ تعجب نکنید. راز این کوتاهی نام به زمانی برمی گرده که اجداد آنها از اروپا به آمریکا مهاجرت کردند و برای پرداخت کمتر مالیات ورود که بر اساس تعداد حروف اسم و فامیلشون بوده؛ از نامهای یک یا دو حرفی استفاده کرده اند تا مقرون به صرفه تر باشه. نکته ی دیگه اینکه: معنی و مسمّای اسم، امریه که در نظر بیشتر خارجی ها، کم تر اهمیّت داره و گاهی به بعضی اسمها و فامیلهایی برمی خوریم که باعث تعجب میشه.  البته این امریه که توی ایران هم  وجود داره. برای مثال: آقای گرگ Mr. Wolf ،  خانم بچـّه Mrs. Baby ، قرمز Red، اسلحه Gun و غیره.

  

                                          پوستری از فیلم سینمایی جان Q

مورد دیگه ای که با بخشهایی از ایران مشترکه؛ وجود اسمهای مشترک زنانه و مردانه است؛ همچون اسم «اشرف»، بعضی اسمها مثل «کریس» دو جنسیه و منظور از مردان همان کریستف کلمب و کریستینا هم اسم نسوانه ی اونه. گاهی موارد فقط با تغییر مختصر یک فتحه و یا کسره، زن و مرد بودن آن مشخص میشه. مثلن اسم دانیال رو  دَنی یــِــل  Danielle و دنی یــُل Daniel برای دختر و پسر به کار می برند. یکی از مواردی که زیاد به چشم میخوره، اسمهاییه که خود افراد هم  معنی و یا مبدا آن را نمی دونند و برمبنای اینکه فقط یک اسمه یا روزگاری اسم فردی مشهور  بوده؛ انتخاب شده اند. از جمله:«شـِـلبی Shelby» که حدود هیجده سال پیش خواننده ای  معروف بوده و اکنون دختران هفده ، هیجده ساله ی بسیاری را با این نام می توانید ببینید.
مایلی سایروس یا حنا مــُنتانا
ای بسا که افرادی را ببینید که با نام هنری ، یا «سی.یا.سی» و یا لقب خود بیشتر از اسم واقعی شان مشهور باشند.  از جمله «Oprah اُپرا» زن سیاهپوست مجری شوی معروفی با همین نام که اسم اصلی اش Opal هست و یا بازیگر برنامه های کودک و خواننده ای مشهوری به نام« حنا مانتانا» که اسم واقعی او« مایلی سایروسـ» ـــه.  جالبه که بعضی ها بخاطر فامیل این دختر (سیروس= کورش) فکر می کنند که او ایرانی الاصله. ایکاش بود تا لااقل ما هم با پولهای توی بانک این چهارمین پولدارترین بازیگر «هالیوود» لافی میومدیم.... امــّـا بشنوید که لقب گذاریها و اسم گذاریهای عجیب و غریب در آفریقایی تبارها (آمریکایی – آفریقایی) بیشتر رایجه و گاهی در زبان عامیانه، معشوق خود را نیز « سگ و گربه و…» هم خطاب می کنند که البته منظورشان شدّت ارادت و دوست داشتن اونها به اندازه ی همان حیوان خانگی محبوبشونه My Dog  !!!؟؟؟  وجود اسمهای عجیب و غریب در همه جای دنیا به چشم میخوره. ولی یکی از علتهایی که بعضی اسمهای ایرانیان برای آمریکاییها، سخت جلوه میکنه وجود یک یا چند تا از حروفیه که در انگلیسی رواج نداره. البته این حروف یا اصلا ً در انگلیسی وجود نداشته و یا اینکه هرچند هنوز در نوشتار انگلیسی وجود داره؛ تلفظ نمیشه. مثلا ً صدای «خ» در کلمه ی «خاکی Khaki» کماکان نوشته میشه ولی کمتر کسی قادر به تلفظ آن است.
                               عکس تزئینی است... در گوشتون رو بگیرید و خخخخ کنید


بنده جهت آموزش به دانشجویانم، این شگرد را به کار می برم که انگار ته گوشتان میخاره و شما علاوه بر فشردن انگشت دستتان در آن، صدای خ خ خ خ را تکرار کنید. دیگر صدایی که در زبان انگلیسی تلفظ نمی شه، صدای «غ/ق» است که معمولن بصورت «گ» تلفظ می شه. جالبه که وقتی زن برادرم توی ایران بود نه تنها با تلفظ صدای «غ/ق» مشکل داشت بلکه «خ» را هم  به نوعی «گ» تلفظ می کرد و خندیدنی بود وقتی که «پسر خاله ام» رو  با صدای بلند «پسر گـــاله» !!!؟ صدا می کرد... بگذریم .... هرچند همه ی زبانها دارای چنین مشکلات تلفظ صداهای زبانهای دیگه رو دارند، ولی مشکل گویی(تلفظ کردن) صداها در انگلیسی شدّت بیشتری داره. مثلا ً تلفظ «ح/ه» و یا «ر» در وسط و آخر کلمه برای انگلیسی زبان مشکله و «زهرا» را «زکرا» و یا شبیه انگلیسی آن «سـِـرا/سارا» صدا می زنند. صد البته که  اینجور مشکلات با تمرین و تکرار حل شدنیه  ولی به شرطی که بخواهند و متاسفانه بعضی از آمریکاییها چنان چشم و گوش خودشون رو می بندند که انگار قراره دست به جنایتی بزنند!!!؟؟ در این منطقه ای که ما زندگی می کنیم افراد دهاتی منش(رد نک Red Neck رعیت، امُــّل) زیاده و بعضی هاشون چنان مغرورند که حتی حاضر نیستند تلفظ صحیح یک اسم رو یاد بگیرند. به نوعی چنان تنبل اند که هر اسمی رو با یه سری تغیرات ادا می کنند. حمید رو «حامید»؛ فاطمه را «فاطیما»؛ مـیــنــو را «مای نو»؛ مریم رو «ماریا/ ماریام/ مری»؛ مقداد را «مکداد» و ... تلفظ می کنند. جالبه که معتقدند این ما ایم  که مجبوریم و باید زبان آنها را یاد بگیریم. برای من جای سواله که تلفظ صحیح اسم تازه اونم از طرف اونها چه ربطی به دانستن و ندانستن زبان  از طرف ماها داره؟

 

من به شخصه معتقدم باید اسمی رو انتخاب کرد که سوای تلفظ دلنشین و معنی آن، سببی باشه بر شخصیت گیری آینده ی فرزند و معـرّف فرهنگ غنی ایرانی.  ولو اینکه در بعضی موارد تلفظ آن برای آمریکاییها سخت باشه. این مشکل تلفظ، مشکل اونهاست و زمانی که ما به سختی تلاش می کنیم تا پا به پای آنها با یادگیری زبان جلو برویم؛ آیا آنها نباید  یه کم زور به اونجاشون بیارند و تلفظ صحیح یک اسم را یاد بگیرند!!؟؟  آخه کی گفته که اسم شخصی مون رو بخاطر رفاه اونا تغییر بدیم و بقول خودشون یه «nickname» (اسم کوتاه و خودمانی) انتخاب کنیم و «محمد» بشه مایک؛ عبدالله بشه «عیب»؛ اسماعیل بشه «اسی» و .... خدایا ببین چطور حرصم میدند؟ ... درود و دو صد بدرود ... ارادتمند حمید


**** بعد نوشت:

در پاسخ سوال یکی از خواننده ها عرض کردم که: تغیییر نام «خانم»ها به فامیل شوهرشان پس از ازدواج هرچند یک سنت بسیار رایجیه ولی اجباری نیست و خانمها هم چنان میتونند به فامیل پدری یا همسر قبلی خودشون بمونند. جالبه خانمی رو دیدم که میگفت: فقط به خاطر اینکه اگه یه روزی کارش به طلاق کشید؛ مجبور نباشه شبانه روز فامیل شوهر سابقش رو تحمـــّل کنه!! هرگز فامیلش رو عوض نخواهد کرد! 

نظرات 35 + ارسال نظر
بنفشه- برگی در آغوش باد جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:29 ق.ظ

سلام خیلی مطلب جالبی بود. و اینکه بعضی از اصطلاحات رایج در به فارسی معنی میکنید و می نویسید خیلی خوب هست. در مورد اینکه مطالبتون را در بلاگ اسکای میگذارید می خواستم بگم که متاسفانه بلاگ اسکای امکان بک آپ گرفتن مطالب را نداره . اگه جای دیگر هم همین مطالب را داشته باشید که از بین نروند خیلی خوب هست مثلا توی همون ورد پرس یا اینکه بلاگفا.
شاد باشید

دوست عزیز
خوشحالم که مطلب رو مفید دونستید .... و ممنون ترم بخاطر تشویقهاتون و بخصوص اینکه نکته های مثبت نوشته رو برجسته تر می کنید تا برای موارد بعدی بیشتر مد نظر داشته باشم.

از راهنمایی هاتون ممنونم و فعلن که خودم هم نمیدونم چیکار میکنم؟؟ توی ووردپرس دعوا میکنم و اینجا آشتی میدم ... اونجا گریه می کنم و اینجا میخندونم .... ایشاالله سرفرصت یه فکری در مورد پیشنهادتون خواهم کرد.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

پسر تنها جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:35 ب.ظ

سلاممممممممممم
چه جالب
تا حالا به این موضوع این قدر دقیق فکر نکرده بودم.
چه خودخواه هستند اینا اسم رو که باید انچه و انطور که صاحب اسم میخواد بیان کرد.

پسر شیرازوی تنها
خوشحالم که نوشته ام برای شما دربردارنده ی نکته ای تازه بود .... در ضمن یادت نره که رفتی شاهچراغ حساااابی یادم باشی ها .... به شرطی که اگه هرکدوم هم عهدی بشکستیم بازم کمر ببندیم واسه ی شکستنهای بعدی

خیلی خیلی ممنونم که در هر دو وبلاگ بنده حضور از نوع عالی و «اوّل» دارید .... موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

پسر تنها جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:39 ب.ظ

راستی
کاکو بیا بریم شاهچراغ عهدی ببندیم.
ایندفعه رفتم حتما یادتون میکنم

فقط میتونم بگم دمت گرم واسه ی خیلی چیزا از جمله:

تنها بودنت
پسر بوددنت
شیرازو بودنت
ایرانی بودنت
همزبان بودنت
همدل بودنت
مهاجر بودنت
....
....
....
و
بخصوص واسه ی اینکه دفعه ی بعدی رفتی شاهچراغ به یادم خواهی بود ... ممنونم و یه عالمه گـــُل تقدیمت باد

علیرضا جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:05 ب.ظ

بسیار عالی حمید جان
یه درخواست دارم
آقای نجف آبادی عزیز با توجه به اینکه حضرتعالی استاد دانشگاه هستید میشه لطف کنید در رابطه با حقوق و مزایای استاد دانشگاه بودن در آمریکا توضیح بدین؟
مثلا آیا مدرک پزشکی ایران(دکترای روانپزشکی)رو قبول دارن؟
متشکرم

علیرضا خان
نمیدونم قبلن به شما خوشامد عرض کردم یا نه؟ بهرحال بازم خوش آمدید.

جواب به این سوال شما خیلی سخته و راستشو بخوای واقعن هم اطلاعاتم کافی نیست .... شاید باورتون نشه که من حتی از مقدار حقوقی که دیگر همکارام میگرند خبر ندارم و البته راز بودن این موضوع یکی از مواردیه که در قرارداد کاری ذکر شده و باید امضا بشه .... حالا خودت بیا و حساب کن که این موضوع در دانشگاههای مختلف(دولتی/شخصی) و یا شهرهای کوچک و بزرگ، دانشگاه و دانشکده و خیلی چیزها ی دیگه ای تاثیر گذاره. با اینحال بنده سوال شما رو براساس یک تجربه ی دیگه عرض میکنم و اینکه:

برای گرفتن ویزای کاری، موسسه ای که شما را به استخدام در میاره باید حداقل حقوقی رو که اداره ی کار آمریکا مشخص می کنه به شما بپردازه. میزان حداقل حقوق بنا به محل زندگی و بخش منطقه ای محل کار (نه محل سکونت)شما متفاوت خواهد بود. مثلن در یک منطقه و بخش و شهرستان ارزان قیمت، حداقل حقوق سالانه سی هزار دلار تعیین شده و در منطقه و بخش دیگه ای آنسوی شهر بیشتر و یا در شهرهای گران قیمتی مثل لوس آنجلس یا نیویورک و ... به مراتب بیشتر و بیشتر خواهد بود.

در مورد سوال دومتون: پذیرش مدارک پذشکی اطلاع دقیقی ندارم ولی میدونم که بیشتر مدارک رو قبول ندارند و دارندگان اینگونه مدارک باید یه سری کلاس و دوره ی تخصصی و بخصوص آزمون تخصصی رو قبول بشند تا بتونند مجوزّ کاری در آمریکا رو بگیرند.

ببخشید که کلی نوشتم ... موفق و پیروز باشید... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

پسر تنها جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:15 ب.ظ

سلام کاکو جون خوبی
میگما شومو لطف داری ممنون(با لهجه شیرازی بخون)
راستی قبلا از دانشجو هاتون مطلب می نوشتین اما دیگه خبری نیست .برام جالبه ببینم چه اتفاقاتی سر کلاس درس پیش می اد.فکر میکنم جالب باشه گاهی (مثلا هفت ای یک بار)خاطرات و اتفاقایه جالب رو به اشتراک بذارین

پسرو ی تنها
هنوز یک ماه از شروع مدارس نگذشته و چشم اگه بشه و پا بده بازم خواهم نوشت. در ضمن من خیلی زور بزنم هفته ای یک مطلب مینویسم؛ حالا شما دست پیش رو گرفته ای هر هفته ای یکبار فقط یه مطلب درباره ی دانشجوها

تا ببینیم و گذر ایام چه خواهد
درود و بدرود

مجید جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ب.ظ http://diarenoon.ir

سلام به اقا حمید عزیز
پسوند فامیلی که بدتره..تازه نجف آبادی دوتا کلمه هم حساب میشه...درک ندارن..یادمه یه مدت برای انتخاب اسم برا ثبت شرکت و اینا که باید سه کلمه ای باشه گیر داده بود این یارو نجف آباد دوتا کلمست..دیارنونم گیر میداد...درک ندارنووو

این لقبها رو هم من دیدم این میاغین نجباد میگناا...مثلا اوی شاغال پ تو کوجویی..ابرامی شاغالو دید؟ نشانه نهایت علاقه و دوستیه...بعدش حیونش هرچی بدتر باشه دوستش بیشتر و تعداد بقل رودخونه هایی که باهاش رفتن بیشتره..همیشه هم شیریک همدیگن تو حکم..والااا...

میگم این اجنبیا مجیدو که میتونن تلفظ کنن یا بازم بلت نیستن؟

شاد باشی و موفق

آقا مجید دیارنونی
البته منظور شما به فارسیه وگرنه پسوند«نجف آبادی» سرهم یکی محسوب میشه . ولی چون با فاصله از فامیل ذکر میشه؛ برای خارجی ها گیج کننده است و به نوعی بعد از اسم کوچک، فامیل را اسم دوّم و پسوند فامیل رو بعنوان فامیل محسوب میکنند و هزارون مشکل پیش میاد.

توصیف شما از اسامی و القابی که میاقین(میاغین) روی رفقاشون میذارند رو درست میگی و من تازه به این نکته پی بردم .... ممنون.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

امیر حسین جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:18 ب.ظ http://www.amirhb74.persianblog.ir

یادمه یکی از دوستان که داشت بچه دار میشد تمام مدت به فکر این بود که اسم دختر کوچولو رو چی بذاره که هم برای خودشون دل نشین باشه و هم برای کانادایی ها قابل تلفظ . آخرش اسم سارا رو انتخاب کرد که بنظرم انتخاب خوبی بود . با اینحال راجع به خودم چون توی پاسپورت فقط اسم حسین درج شده و اسم حسین براشون آشنا و خوش تافظ بود خوشبختانه من مشکلی نداشتم ( فقط فامیلی من هم خ داره و هم ر که خیلی مشکل میشد و معمولا طرف فقط به گفتن اسم اکتفا میکرد ) . جالب ابنکه خیلیهاشون گیر میدادن که نگارش اسمت رو اشتباه مینویسی و Hossein رو بایدHusain بنویسی که مجبور بودم بگم این روش نگارش و تلفظ عربیه و نه فارسی ... این تازه اول مشکل بود چون بعدش میپرسیدن مگه شما عرب نیستین .......؟؟؟؟

امیرحسین خان
اینطور که پیداست هنوز توی ایران گرفتاری و نتونستی راهی سرزمین خارجه بشی ... بهرحال امیدوارم که تندرست و سرسلامت باشی.
در مورد نکته ای که فرمودید گفتنیه که:
اشکال اوّل از خود ایران و ترجمه ی مدارک و بخصوص صدور پاسپورت شروع میشه و همین دیوار کجی که توی ایران گذاشته میشه تا خود ثریای کانادا هم ادامه پیدا میکنه. در ضمن این تلفظ غلیظ «حوسین» منو به یاد گویش شیرین آذری زبانها میندازه .

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

کاکتوس صورتی شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:04 ق.ظ http://kaktoos-name.blogfa.com/

سلام آقا حمید

بابا حرص نخورید درو از جونتون ای خارجیا زبون نفهمن:دی

البته بعضی از ایرانیا هم میرن اونور جوگیر میشن اسمهای عجق وجق میذارن رو خودشون و بچه هاشون که مایه ی تاسفه!!

شمام که ماشالله پسوند نجف آبادیتون رو نگه داشتید
چقدر این پسوند زیباست

فعلااااااا

کاکتوس گرامی
مسئله ی کلاس بالا شدن مردم در این روزها همه جا گیره و بذار صادقانه بگم و باور کن داخل ایران خیلی خیلی بدتر از بیرونه ... منظورم اینه که تعداد انگشت شماری از خارجیان رو میشه دید که همه جوره قرت بازی در میاره و خودش رو گــُم کرده ولی متاسفانه از بس جو همچشمی بازی توی ایران رایج شده؛ از اسم گذاری بچه هاشون گرفته تا خرید لباس و مهمونی گرفتن و .... شده فقط تقلید از خارجیان و در تعجبم وقتی خارجیان اصلن در بند آرایشهای غلیظ نیستند چرا خانمها و به تازگی بعضی پسرها تا این حدّ اغراق می کنند؟؟

آره دیگه زیبایی پسوند «نجف آبادی» همینه که توی هفت تا آش ترش و هرجای دنیا باشیم سرتیر میفهمند که کجایی ام و اونروزا از راه بنده رو خشک مذهبی و با آیت الله منتظری میشناختند و این روزها با آقای معین!! بازم خدا رو شکر که همشهری های خیلی ناجور نداشته ایم تا....

موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

محسن شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:05 ب.ظ

سلام بر استاد حمید.
اقا لو رفتیم.یه شیرازی دیگه هم پیدا شد که همش شیرازی می نویسه.

از پیشوند و پسوند که نگید که دلمون خونه.
میترسم برش دارم و شهید بشم اون وقت از برکاتمون کسی نتونه بهره ببره.

محسن خان
اگه بخوام یه آماری سردستی بگیرم؛ از همون اوّل بچه شیرازوها «اوّل» بودند .... البته سوای همشهریام که بخاطر همشهری بودن این روزها یه موزولی(یـُخـته = یه کمی) بیشتر لطف دارند و هوا و زمین این بنده رو دارند. بهرحال بازم دمتون گرم و نظر لطفتونه .... بهد هم خدا نکنه شهید بشید ...ایشاالله که تا آخر عمرتون سرحال باشید و زنده بمونید

موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

اتی شنبه 2 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:15 ب.ظ

جالب بود..نمیدونستم اونا هم اسمهایی دارن که برای هر دو جنس انتخاب میشه..گاهی توی فیلمها میشنیدم البته...
البته حتما میدونین که اینروزا توی ایران اسمهای عجیب و غریبی گاهی روی بچه هاشون میذارن که من نمیدونم چه جوری از سد ثبت احوال میگذرن...یه شاگردی دارم اسمش شانلی هستش...فک کنم کاملا خارجیه اسمش

اتی گرامی
جالبه که ثبت احوال یه سایتی رو معرفی کرده تا کسانی که میخواند اسم برای بچــّه هاشون انتخاب کنند ؛ فقط از اون اسمها باشه .... جالبتر اینکه طبق قانون جدیدشون نباید اسمها ترکیبی باشه(مثلن: محمد علی ، یا علیرضا و ...) ولی همانطور که شما فرمودید هنوزم که هنوزه اسمهای عجیب و غریب زیاد میشنویم.

آنچه که هست؛ من حس می کنم ... آنقدر که روی اسمهای ایرانی و شاهنامه ای اصیل حساسند و ممکنه گاهی یه سنگی جلوی پای افراد بندازند؛ در مورد اسمهای غربی نیستند و صد البته اسمهای عربی که خودی خودی خوراکشونه !!

موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

بازیکن وقتِ اضافه یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:19 ق.ظ

به سبکِ دور و بری هاتون سلام آقا حامید
مطلب جالبی بود. کم و بیش اطلاع داشتم از مشکلاتِ اسم و این قضایا . اما خیلی کامل بود
منم دلم از پسوند خونه. حالا اونجا ملت نمی فهمن پسوند چیه و اشتباهاتشونو میذارین به پای درک نکردن این موضوع. اینجا چی بگم که استاد میاد سر کلاس با پسوند آدمو صدا میزنه!!!
ممنون از وقتی که گذاشتین پای مطلب

دوست عزیز
خوشحالم که نوشته رو دوست داشتید ... در مورد اشتباه صدا زدنتون توسط استاد هم سخت نگیرید که این نیز بگذرد .... بنده هم تشکر می کنم از وقتی که شما برای خوندن مطلب صرف کردید.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

پسر تنها یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 01:27 ق.ظ

سلام

خب این از زرنگی نگارنده کامنت هست.
البته یکمی از اون یکی ولایت یاد گرفتم ای زرنگی رو

دمت گرم پسر زرنگ

چشم ! ایشاالله هروقت پا داد و نکته ی قابل ذکری که ارزش وقت شما رو داشت به ذهنم رسید در مورد دانشجوهای کلاسم خواهم نوشت. پس تا آن زمان پسر خوبی باش تا دوباره خدمتت برسم.
درود و بدرود

باران شاپرک یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:22 ق.ظ http://www.baranincanada.persianblog.ir

سلام ... عجب پست جالبی بود ! کلی اطلاعات به من داد بخصوص که همیشه فکر میکردم مگه میشه که فامیل یک نفر "Q" باشه ؟؟ آخیش کنجکاویم خوابید !

به به
تابش سیاره و انرژی یه دوست دیگه هم به سمتم تابیدن گرفت.
دوست خوبم .... بارانی از شاپرک
ضمن عرض تشکر از اینکه اجازه دادید ردی از اسم و نظرتون زینت بخش این مکان باشه؛ خدمت شما خوشامد عرض میکنم و لطفن(لطفاً) تعارف نکنید و از خودتون پذیرایی کنید.... در ضمن خوشحالم که باعث شدم کنجکاویتون ارضا شد

موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

مینو یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:26 ق.ظ

سلام
وای اسم منو چه بد جور تلفظ میکنن

راستی چرا اونجا خانمها فامیلی همسرشونو دارند ویه سوال داشتم مدارک شناسائی این افراد بعد ازازدواجشون
به فامیلی همسرشون تغییر میکنه یا نه

ممنون

مینو خانم گرامی
سوال خیلی خوبی پرسیدید و حتی الان که سرافتادم شاید همین پاسخی که خدمت شما عرض میکنم رو به اصل متن نوشته ام اضافه کنم ولی فعلن اجازه بدهید خدمت شما عرض کنم که:

تغییر فامیل خانمها پس از ازدواج به فامیل شوهرشان یک رسمی است متداول و یک قانون اجباری نیست . به این معنی که هرخانمی که تمایل نداشته باشه؛ همچنان میتونه فامیل خودش(پدری اش و یا حتی همسر قبلی اش) را داشته باشد.

موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

ناصر یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:52 ب.ظ

سلام
هیچ وقت از این منظر به موضوع نام گذاری فکر نکرده بودم بسیار برام جالب بود کاش امکانش بود تا به این جور مسائل بیشتر میپرداختید . برای خیلی از ماها که به دنیای خارج از ایران فقط از دریچه باز تلوزیون ایران نگاه میکنیم ، خارجیها مثل آدامای فضایی تصور میشند در حالی که اونا هم مثل ما با مشکلاتی مثل عدم فهم برخی حروف یا کلمات مواجه هستند . بهر حال آقا حامید اوه ببخشید آقا حمید منتظر این نوع نگاه ها به جامعه آمریکا از دیدگاه شما هستیم . روز و شبتان خوش و به امید دیدار

آقا ناصر عزیز
خوشحالم که مطلب رو مفید دونستید و خوشحالترم که نظر متین شما رو میخونم . چشم!!! تا حد امکان در تلاش خواهم بود تا به اینگونه مطالب بیشتر بپردازم . در ضمن کلی هم از این اشتباه لپی شما خوشم اومد و بنده هرجا باشم و هرکه باشم همون حامید ... ببخشید حمید کوچک شما خواهم بود.

موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

حقی یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:14 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

سلامی قبل از خواندن پست

تا بعد

درودی قبل و بعد و همه وقت خدمت شما
تا بعد دو صد بدرودتان باد.

رهگذر یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ب.ظ

سلام حاجی
دوستت میداریم
میگم راهی علاجی چاره ایی چیزی برا این مشکل پیدا نکردی؟
درضمن حرص نخور مریض میشی اونوخد میری دکتر جیز میزندا
حالا گفده باشم
خوش باشی

به به
رهگذر عزیز
خوبی رفیق!؟ خیلی وقت بود که پیداتون نبود و دلمون هواتو کرده بود.
راستش درمون این کار اینه که فقط طاقت بیارید و هزار باره تلفظ صحیح نامتون رو هی گوشزد کنید تا شاید این آمریکاییهای جهانخوار یاد بگیرند و ماهر بشند.

در ضمن محض اطلاعت که «رز بانو» نوشتن دوباره اش رو آغاز کرده و شاید بد نباشه سری بهش بزنید. هرچی باشه یه نازنینی مثل خودت رو صدقه ی سر وبلاگ ایشون پیدا کردم و وظیفه ای جهت تشویق و دلگرمی بیشتر دوستان به گردنم دارم.... سلام برسونید. موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

RS232 دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:49 ب.ظ http://natashagodwin.blogspot.com/

سلام حمید خان.
بسیار نوشتار ارزشمند و جالبی بود. با سپاس فراوان از شما

به به
دوست بزرگوار و گرانقدرم آرش خان
کجایی برادر؟ دلمون برات تنگیده بود .... ممنونم از حضورتون و هرچی دارم صدقه ی سر راهنمایی های ارزنده ی شماست و بنده از محبت حضور شما تشکر می کنم.... موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

زهرا دوشنبه 4 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:30 ب.ظ http://zaneashegh.blogsky.com

سلام. اطلاعات جالبی بود. مرسی. ولی کار خیلی زشتی می کنند که زهرا رو زکرا تلفظ می کنند. بی فرهنگها
ولی اطلاعات خیلی خوبی بود

زهرا خانم
خوشحالم که مطلب رو دربردارنده ی اطلاعات جالب دونستید و خوشحالترم از اینکه فرصتی داشتید و سری به این بنده زدید ... یادم باشه سری بعد دعواشون کنم ببینم آخه برای چی اینطولکی تلفظ میکنند !!؟... دههه!! بی ...؟؟.. بی ...؟؟.. بی چی چی ها؟ آهان! بی فرهنگها

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

وحیده مامان پارسا سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ق.ظ http://dinasour.persianblog.ir/

مثل همیشه جالب بود.پرداختن به مسائلی که زیاد در موردش صحبت نمیشه.
به نظر من حساسیت نشون داده به نحوه صدا زدن اسامی چیز جالبی نیست.بهر حال شما دارید تو اون کشور زندگی میکنید انتظار نداشته باشید بخاطر دل شما عادتهاشون رو عوض کنند.عوضش اومدند ایران تلافی میکنیم.(دیدین که چند تا شون رو گرفتیم زندان کردیم.این جای اون حرص دادن شما)ولی تلاشتون رو بکنید جهت آموزشفکر کنم با این سیر اطلاع رسانی شما در خصوص آمریکا ایشالا اومدیم یه سیتی زن درست حسابی هستیم
ما برای اسم پارسا خیلی وقت گذاشتیم.خیلی اسمها رو بخاطر معنی حتی در زبان انگلیسی رد کردیم.از جمله آراد که در زبان انگلیسی به معنای اژدها بود.پس اونجا خیلی این چیزها مهم نیست............خلاصه اینکه استفاده کردیم

وحیده خانم
این پیشنهادت خیلی عالی بود ... صبر کنیم بیاند ایران دخلشون رو میاریم و تلافی حسابی خواهیم کرد.

خوشحالم که مطلب رو مفید تشخیص دادید ... ایشاالله که قسمت شما هم بشه که بقول خودتون «سیتی زن» درست و حسابی و بی دردسری بشید و مثل ما همینطوری انتظار نکشید.

موفق و پیروز باشید .... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

غریبه سه‌شنبه 5 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 04:15 ب.ظ

سلام آقاحمیدخوبین؟
راست راستکی شما اون ور آبین یاما
رو گذاشتین سرکار؟بهرحال
ازآشنایتون خوشبختم
به خانواده محترم سلام برسونید
بای

غریبه ی گرامی
چی بگم والله .... اینطوری که پیداست از اینور آب بودن هم رد شده و اونور کره ی زمین هستیم ولی همچنان ارادتمند دوستان و همزبانان عزیز.

بنده هم از حضور شما خوشحالم و خیرمقدم عرض میکنم و امیدوارم که در این مکان به شما خوش گذشته باشه. شما هم سلام متقابل و گرم ما را به خانواده ی محترمتان برسانید.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

باباعلی چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:07 ب.ظ http://parsavaghef.blogfa.com

متن جالبی بود و به اطلاعاتمون اضافه کرد ولی همه متن یه طرف "اسی" به جای اسماعیل یه طرف ... به خصوص که شعر هنرمند شهیر و پرآوازه ایرانی "اسی جون" رو به نام "قبول.قبول"! به یاد میاره ...
شاد باشید

بابا علی نازنین
از اون «اسی» نگو که بدجوری دلم از همون یه ترانه اش خونه .... ببخشید ... خیلی خیلی ببخشید ولی یادمه که یه دوستی داشتم که اون ترانه رو به مسخره اینطوری ادامه میداد که ای معشوق بیا و توی حلقم بــ. ر.یـ.ن قبول قبول!!!

ممنونم از حضور و نظرتون و موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

عسل چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 05:37 ب.ظ http://khanomgool.blogfa.com

سلام اشنای قدیمی

علیکم ورحمه الله و برکاته من الدیار الکفر الامریکیه الی الایران.

درود و دو صد بدرود ... آشنا و فامیل قدیمی

در ضمن سخت پوزشم رو بپذیرید که مدت زیادیه خدمت نرسیده ام ... باور کنید وبلاگهای پرشین بلاگ و بلاگفا از محل کارم باز نمیشند و باید بیام خونه و اونوقت هم بچــّه از سروکولم بالا میره و خلاصه ببخشید دیگه. باز به شما و معرفتتون ... زندگی و مشغولیات کاری کرده که حتی وقت سرزدن به دوستان رو هم کمتر داریم. موفق و پیروز باشید ... ارادتمند حمید

رهگذر چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ب.ظ

سلام دادا
خوبی چیکارا میکنی اوضاع احوال خوب هست انشاالله
میگم ماهم دلمون برات هوایی شده اما چه کنم وی پی ان خرابه ووبلاگ دوستان هم فیلتر
سلام به رزبانو خانم برسونید .در اولین فرصت ممکن بدیدن وبلاگ شما و رزبانو خانم خواهم رسید
تندرست در پناه خدا باشید

رهگذر عزیز
بهرحال خوشحال میشیم ببینیمت و جالبه که اوضاع و احوال اینور آب با وبلاگ اونور آب کاملن متفاوته .... آخه اینجا داره کم کم پاییز و زمستون هم میاد ... بزرگی شما رو میرسونم و موفق باشید

رهگذر چهارشنبه 6 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 10:44 ب.ظ

راسی .میگما
بیبین
با نیگاه کن
چه فرقی داره
تو
بلدی؟
ا یه چیز دیگه حاج زنبور عسل حجی واجب رفته بود یا حجی عمره؟

مورد اوّل که از قدیم میگفتند: توی تعداد نقطه هاشه.

مورد دوّم: احتمال بسیار اصلن مکه نرفته بوده .... آخه یه شهرک کوچیکی همون دور و برای تیرون هست به نام «حاجی آباد» و برای اینکه پولش رو توی حلقوم عربها نریزه ؛ یه تـــُک پا رفته تا اونجا و برگشته!!

خوشت اومد!!؟

hvm پنج‌شنبه 7 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ق.ظ

مانند همیشه زیبا بود
سپاس

پیشکش شما دوست عزیز. قابلی نداشت.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

باران(محمد) جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:44 ق.ظ http://bojd.blogfa.com

حمید آقا سلام
ممنون از مطلب جالبتون
اما این قضیه تلفظ اسامی شاید از روی تنبلی نباشه مثلن ماهم معمولن توی تلفظ درست زبانهای دیگه مشکل داریم و با اینکه سعی میکنیم درست ادا کنیم اما گاهی خوب از آب در نمیاد دادا

آقا محمد عزیز
فرمایش شما صحیحه و سختی تلفظ کلمات یا اسامی در همه ی زبانها به چشم میخوره. ولی همانطوری که ماها تلاش میکنیم تا بعضی کلمات رو مثل خودشان تلفظ کنیم؛ آنها هم میتونند با تمرین حرفه ای بشند ولی به شرطی که بخواهند. منظور کلی من این بود که بعضی ها واقعن مغرورند و از سر غرورشونه که نمیخواند . وگرنه از کسی که معذوره هیچکسی توقع نداشته و نداره.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

شفق سبز جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:53 ب.ظ http://shafaghesabz.persianblog.ir/

با سلام به شما مرسی از اطاعات خوبی که به ما دادید. کلی چیزهای جدید یاد گرفتیم. راستی من با اجازتون شما رو لینک میکنم که مطالبتونو بهتر دنبال کنم.
موفق باشید

شفق سبز گرامی
این تبادل اطلاعات دو جانبه است و حقـــّا که بنده و دیگر خوانندگان خوبتون در مورد سوئد اطلاعات گرانقدری را از محل وبلاگ شما کسب کرده ایم و مثل همیشه قدر دان اطلاع رسانی خوبتون بوده و هستم.

در مورد لینک کردن وبلاگ ... فقط میتونم بگم این سوال پرسیدن شما نهایت بزرگواری شما رو میرسونه وگرنه برای یک وبلاگ نویس چه چیزی ارزشمندتر از اینکه دوستان صاحب قلمی همچون شما، نظر لطفی به این سراچه داشته باشند .... بازم از بابت این نظر لطفتان تشکر میکنم.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

RS232 شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:04 ق.ظ http://natashagodwin.blogspot.com/

حمید خان ماشاءالله آنقدر وبلاگ دارید که آدم بین آنها گم می شود. من تازه فهمیدم که این وطنی است و آن یک خارجی. آقا اینقدر بنده را چوب کاری نفرمایید یکی نداند گمان می کند که من واقعا کاری برای شما انجام داده ام. گفتم سلامی عرض کرده باشم.

آرش عزیز
بنده تا زنده باشم و نفس بکشم به پیشکسوت و راهنما بودن شما اعتراف دارم و قدر دان آن هستم و خواهم بود. یادتان نرود که قلم شیوا و تشویقهای شمای گرانقدر بود که سبب شکل گرفتن سبک و سیاق افکار و نوشته های بنده شد. اگر هم «آنقدر وبلاگ دارم» بازم بیانگر خوب بودن استادمه که خودتون باشید ... آره رفیق ... خیلی میخواهیمت ... قدر خودتون رو بدونید.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

س.ش سه‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:19 ق.ظ http://ghole.persianblog.ir/

وبلاگ مهیجی دارید...

س. ش گرامی
خوشحالم که این سراچه را لایق چنین توصیفی دانسته اید . جا داره خدمت شما خوشامد عرض کنم و امیدوارم که در این مکان به شما خوش گذشته باشد ... لطفن تعارف نکنید و از خودتان پذیرایی کنید.

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود
ارادتمند حمید

محمد جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:24 ق.ظ

سلام حمید جون . چیطوری ؟ منم بچه نجبادم .
مطالبت خیلی خوب بود.
ای بابا نصراله رو انجاها میبینیش؟
اگه دیدیش بهش بگو دیوونتم ترو به خدا ای مبایلت رو جواب بده.
حمید جون فوق لیسانس مواد دارم و چهار ساله دیوونه اومدن به امریکا شده ام اما نه تو گرین کارت قبول شدم و نه هیچ کاری تونستم بکنم.
شما رو به خدا یه کاری ؟ راهنمایی؟ برا من صورت بده.
جوابو بفرس رو ایمیلم
یکی از بجه های نجباد نزیکا کوجه صفا
دوسد دارم عاشقدم همشری منتظر جوابتم خوش و خرم باشی

محمد جان
قبل از هرچیزی خوش اومدی و ایشاالله که توی این مکان بهت خوش گذشته باشه و ممنونم که ردی از اسم و نظرت بعنوان زینت این مکان بجا گذاشتی.

والله ... فاصله ی ما با آقای معین یه چیزی حدود دو سه روز رانندگیه و هنوز موفق نشده ام ایشون رو از نزدیک ببینم.
در مورد فرمایشتون هم هیچ راهکاری به ذهنم نمیرسه که بخوام جوابش رو خدمتت بدم. راستش تنها راه سرمایه گذاریه که عدد و رقمهای نجومی احتیاج داره و بد نیست این نوشته ام «ویزای سرمایه گذاری» رو دیدی بزنی. البته ممکنه بخاطر انتشار دیگر مطالب صفحاتش توی وبلاگ عوض بشه و میتونی توی صفحه ی هشت یا نه آرشیو این مطلب رو بخونی

http://aznajafabad.blogsky.com/page/8/
برای کسب اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کنم به سایت خوب «مهاجرسرا» مراجعه کنید.
موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود

احمد عرب سه‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:54 ب.ظ http://falconahmad.blogfa.com

جالب بود از دقت شما لذت بردم

احمد جان
قبل از هرچیزی اجازه بدید خدمت شما خوشامد عرض کنم و آرزو داشته باشم که به شما خوش گذشته باشه. از اینکه ردی از اسم و نظرتون رو بعنوان زینت این مکان ثبت کردید؛ تشکر دارم. و همچنین از بابت تشویقهای گرمتون سپاسگزارم

موفق و پیروز باشید ... درود و دو صد بدرود ... ارادتمند حمید

هانی یکشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 06:55 ب.ظ

سلام مطلب خیلی جالب و خوبی بود.ممنون

هانی گرامی و عزیز

ضمن عرض خیر مقدم و تشکر از اینکه ردی از اسم و نظرتون بجا گذاشتید؛ خوشحالم که مطلب رو مفید تشخیص دادید.

پیروز باشید و درود و دو صد بدرود

اسم دختر زیبا پنج‌شنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:20 ب.ظ http://esmdokhtar.persianblog.ir/

به نظرم انتخاب اسم دختر تو ایران سخت تر باشه.

امیر شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1398 ساعت 10:13 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد